در این مقاله ابتدا به ۶ نکتۀ کلیدی که چرا مکالمۀ انگلیسی ما خوب نمیشود میپردازم و در انتهای مقاله هم یک بستۀ آموزش مکالمۀ انگلیسی به شما معرفی میکنم. امیدوارم مقاله نکات مفیدی برای شما داشته باشد.
مکالمۀ انگلیسی یعنی چه؟
ابتدا باید مشخص کنیم منظور ما از مکالمه انگلیسی چیست؟
مکالمۀ انگلیسی یعنی توانایی گفتگو کردن با یک یا چند نفر دیگر. مکالمه حالتی از مهارت گفتاری (Speaking) است. Speaking و Conversation هر دو مهارت شفاهی هستند. تفاوت آنها فقط در این است که یکی گفتگو کردن است ولی دیگری شامل کارهایی مانند ایراد سخنرانی یا تدریس و … میشود.
بنابراین فرقی نمیکند که در کجا باشیم و چه کنیم، همین که میخواهیم از مهارت شفاهی خود استفاده کنیم یعنی اینکه هم باید از ساختارهای گرامری به خوبی استفاده کنیم، هم تواناییهایی مانند توصیف کردن، مقایسه کردن، استدلال کردن را بلد باشیم و هم در کنار آن اصطلاحات، الگوها (Pattern) و لغات کافی بلد باشیم.
پس مکالمه خیلی فرقی با نوشتن یا تدریس کردن ندارد! فقط در یکی ممکن است لحن ما رسمیتر باشد و در دیگری ممکن است لحن صمیمیتر و کوچه بازاریتر باشد. یا ممکن است یکی شفاهی انجام شود و دیگری کتبی.
اما در نهایت هستۀ اصلی کار همچنان به قوت خود باقی است: ساختارهای گرامری، الگوها، مهارتهای استدلالی و توصیفی و …
برای اینکه موضوع شفافتر شود، زبان فارسی و زندگی در جامعۀ ایران را در نظر بگیرید. چه وقتی چیزی مینویسید، چه وقتی تدریس میکنید و چه برای یک فروشنده نیاز خود را توضیح میدهید در نهایت چیزهایی مشترکی مانند دستور زبان، توصیف و استدلال و …مورد استفاده قرار میگیرند. فقط بسته به اینکه در چه موقعیتی باشید لحن صحبت شما و اصطلاحات و لغاتی که استفاده میکنید کمی متفاوت است.
حالا از همین جا شروع میکنم و ۶ دلیل کلیدی برای اینکه چرا مکالمۀ انگلیسی ما خوب نمیشود را برمیشمرم.
چرا مکالمۀ انگلیسی ما خوب نمیشود؟
۱. مکالمه را از بقیۀ مهارتها جدا میدانیم
همانطور که گفتم اولین اشتباه ما این است که تعریف غلطی از مکالمۀ انگلیسی داریم. مکالمۀ انگلیسی را نباید تعدادی (مثلاً ۵۰۰ تا) اصطلاح و جمله دانست که با یادگرفتن آنها (بخوانید حفظ کردن!) بتوان در موقعیتهای روزمرۀ انگلیسی با یک فرد انگلیسی زبان ارتباط برقرار کرد.
این تصور اشتباه است. اگر از این زاویه به یادگیری انگلیسی نگاه کنیم در این صورت کار ما حفظ کردن ۵۰۰ جمله خواهد بود که آن هم در سه ماه حاصل میشود. اگر این روش درست بود این تعداد سیدی و کانال تلگرامی و یوتیوبی و … که فقط اصطلاح و لغت آموزش میدهند تا الان باید همۀ مردم ایران را انگلیسی زبان کرده بودند. با این روش حتی میشود مادربزرگها و پدربزرگها را هم به انگلیسی مسلط کرد. ولی خوب نشده است (و نخواهد شد!).
پس برای یادیگری مکالمۀ انگلیسی باید به بقیۀ مهارتها هم توجه داشت. همچنین گرامر را هم باید به خوبی آموخت.
در همین زمینه
من زیاد دیدهام که کسی چنین دیدگاهی در مورد زبان انگلیسی داشته باشد:
«دورۀ آموزش مکالمه باید جوری باشد که به من یاد بدهند که چگونه بگویم کیفم را به من بده یا آقا قیمت این چند میشود؟ به نظر من گرامر و اینها کاربردی در زندگی روزمره ندارد. کافیست یک سری اصطلاح و جملۀ کاربردی را یادگرفت و بعد مشکل حل است…»
همانطور که گفتم این دیدگاه غلط است! توانایی بالا در گفتگو کردن، ارائه شفاهی مطلب یا تدریس یا هر چیزی دیگری مانند آن، زمانی میسر است که فرد «خلاقیت» جملهسازی را داشته باشد. فرد مهارت کافی در به کار بردن ساختارهای گرامری را داشته باشد و در نهایت الگوها (Pattern) و اصطلاحات را به خوبی آموخته باشد. اینها در کنار یکدیگر کارساز خواهند بود.
و با همین توضیح سراغ اشتباه دوم میروم
۲. مدرس به زبان فارسی صحبت میکند
یک اشتباه متداول دیگر که خیلی مد شده و باعث میشود تا مکالمۀ انگلیسی ما خوب نشود همین است که مدرس به زبان فارسی صحبت میکند. مگر نمیخواهید انگلیسی صحبت کردن را یادبگیرید؟ صحبت کردن فارسی این وسط چه نقشی دارد؟
دویدن دور میدان چمن چه ربطی به یادگیری شنا دارد؟
همانطور که در مقالۀ تقویت مهارت Speaking گفتم باید با خودتان صحبت کنید. هر چه کلمات و جملات انگلیسی بیشتری را (حتی با تلفظ غلط) با صدای بلند بیان کنیم، به همان نسبت قدرت ما در مهارت گفتاری بالاتر میرود.
نکتۀ کاربردی
مثل روز روشن است در ابتدای کار تلفظهای ما خیلی تعریفی ندارند. همچنین لهجۀ خوبی هم نداریم. این مسأله نباید در مراحل اولیۀ یادگیری سدّ راه شما شود. در مقاله تقویت مهارت Speaking همۀ نکات لازم را به خوبی توضیح دادهام.
در همین زمینه
خوب با این توضیح سراغ دو نکتۀ کلیدی دیگر میروم به نظرم در اینکه چرا مکالمۀ انگلیسی ما خوب نمیشود نقش کلیدی مرکزی دارند.
۳. گوش نمیکنیم
یک ضربالمثل فارسی هست که میگوید: آدمی از شنیدن فربه گردد. یعنی با گوش دادن، چیزهای زیادی یاد میگیریم. فربه در اینجا به معنی چاقی جسم نیست، بلکه به معنای چاقی فکری است.
در یادگیری زبان انگلیسی و بلکه هر زبان دیگری، گوش دادن نقش کلیدی دارد. هر چه بیشتر گوش دهیم، تلفظهای ما بهتر میشود. الگوهای مکالمه را بهتر و بیشتر کشف میکنیم، اصطلاحات کاربردی را داخل یک مکالمه یاد میگیریم و کلی فایدۀ دیگر.
فقط ترس را کنار بگذارید! بعد از مدتی گوش شما به تلفظهای انگلیسی عادت میکند و همه چیز را واضح میشنوید.
در همین زمینه
مرتبط و همزاد و همذات با گوش دادن، صحبت کردن است.
۴. حرف نمیزنیم
پیشتر گفتم باز هم میگویم تا از فک و دهان خود استفاده نکنیم، عضلاتی که در فک ما هستند با صحبت انگلیسی هماهنگ نمیشوند و ما طبیعتاً راه به جای خاصی نخواهیم برد.
فایدۀ دیگر صحبت کردن زیاد، پی بردن به خلاءهایی است که در فرایند یادگیری داشتهایم. به این نحو که متوجه میشویم چیزی هست که ما یادنگرفتهایم. بنابراین میرویم با جستجو آن نکته را مییابیم و میآموزیم. به این ترتیب به طور روزانه خلاءهای خود را پر میکنیم!
زیاد صحبت کردن سود دیگری هم دارد و آن هم اینکه باعث یادگیری عمیق میشود. اگر چیزی را فقط بشنوید تا مدت کوتاهی به خاطر خواهید داشت. ولی اگر همان مطلب را چند بار با صدای بلند تکرار کنید مدت زمان بیشتری در خاطر شما خواهد ماند.
در مقالۀ تقویت مهارت Speaking تمام این نکات و روش درست کار را توضیح دادهام. خواندنش را به شما توصیه میکنم.
در همین زمینه
دو مورد بعدی که میخواهم شرح بدهم به هم مرتبط هستند.
۵. آموزش با مکالمههای واقعی پیش نمیرود.
منظور من است که مدرسی اصطلاحاتی را بیرون از متن به ما میآموزد و بعد ترجمۀ فارسی و کمی توضیحات و تمام! نهایت کار اینکه برای جذابیت کار، چند بریدۀ فیلم هم به عنوان شاهد استفاده میکند.
شما چه نقشی دارید؟ هیچی فقط تماشاچی.
حالا خود را در موقعیت مکالمۀ واقعی در نظر بگیرید که باید لااقل دو دقیقه با کسی گفتگو کنید و چیزی را به او توضیح بدهید و او هم هر بار در جواب شما چیزی میگوید و باز در جواب او، شما چیزهای دیگری توضیح دهید.
کل گفتگو نیاز به خلاقیت و استدلال دارد. جملات فرد مقابل از قبل تعیین شده نیستند که شما هم بخواهید چیزهایی را حفظ کنید و مرتب جوابش را بدهید.
داستان آن کر که میخواست به عیادت دوست مریضش برود و جملاتی را با خود ساخت و مکالمهای فرضی آماده کرد را به یاد بیاورید. اکی؟
اگر یک مکالمۀ واقعی که گویندگان آن آمریکایی یا بریتانیایی هستند را گوش دهیم و البته با صدای بلند تکرار کنیم و چه و چه و در کنار آن، مدرسی باشد که نکات را برای ما توضیح دهد ولی همچنان یک مکالمۀ واقعی چند دقیقهای واقعی پیش روی ما باشد تا بیاموزیم که هر اصطلاح در کجای جمله میآید بحث متفاوتی است. ولی این روشی که چند تا جمله را بیرون از متن با تلفظهای خود مدرس بیاموزید بحث دیگری است.
و بالاخره آخرین مورد که کماهمیتترین هم نیست!
۶. روی ترجمۀ جملات تأکید بیش از حد داریم
ترجمه تا جایی کارکرد دارد. چیزهایی هست که باید به همان شکل انگلیسی داخل ساختار انگلیسی بیاموزیم. هر چه بیشتر روی ترجمه تأکید کنید، به همان نسبت ذهن شما از انگلیسی شدن دور میماند. ترجمه تا جایی خوب است ولی از جایی بعد جملات را ترجمه نکنید، بفهمید! درک کنید. درونی کنید. حس کنید ولی ترجمه نکنید.
برای انگلیسی صحبت کردن و نوشتن باید ذهن انگلیسی داشت و برای فارسی صحبت کردن و نوشتن هم ذهن فارسی.
محصول پیشنهادی
با همین استانداردها من یک بستۀ آموزشی (Video + MP3 + PDF) به شما معرفی میکنم که میتواند کمک خیلی زیادی به تقویت مهارت Speaking و Conversation شما کند.
برای اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید:
دو مقالۀ بسیار مهم
How to improve your spoken English: 8 tips
۱۲ Tips on How to Improve Your English Speaking Skills
برای اطلاع از محصولات و مقالههای جدید و همچنین دریافت کدهای تخفیف در خبرنامۀ سایت ثبتنام کنید