۱۲ پرسش کلیدی برای برنامه‌ریزی موفق در سال جدید

هر بار که به این موقع از سال می‌رسیم برای یک بار هم که شده به گذر سریع عمر فکر می‌کنیم و برای دقایقی برنامه‌ها و هدف‌های سالانۀ خود را مرور می‌کنیم. احتمالاً خیلی از ما نمرۀ قابل قبولی در عملی کردن برنامه‌ها و رسیدن به خواسته‌ها و هدف‌های خود نداشته باشیم.

هر بار که صدای قدم‌های سال جدید به ما نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود، دوست داریم سالی که می‌آید برای ما یک شروع تازه باشد تا این بار، برخلاف سال‌های گذشته، به خواسته‌هایمان برسیم. و یا اگر تمام و کمال هدف‌هایمان را عملی نمی‌کنیم، حداقل قدم‌های بزرگی برای رسیدن آن‌ها برداریم.

اینجاست که باید از خودمان بپرسیم که چرا قول و قرارهای ابتدای سال به نتیجۀ خاصی در انتهای سال منتهی نمی‌شود؟ یا به قول تئاترهای تلویزیونی که دهۀ ۷۰ پخش می‌شدند: «به راستی ما را چه می‌شود؟»

  • شاید خواسته‌های ما خیلی شفاف و واقع‌گرایانه نیستند؛
  • شاید ما فقط «می‌خواهیم» ولی پیش‌نیازهای لازم را نداریم؛
  • شاید شیوۀ برنامه‌ریزی ما غلط است؛
  • و شاید هزار و یک چیز دیگر

در این نوشته به کمک ۱۲ پرسش کلیدی روش درست برنامه‌ریزی را یاد می‌گیریم و سپس می‌آموزیم که چطور با رعایت فقط یک نکته قدم‌های خوبی برای رسیدن به خواسته‌هایمان برداریم.

۱۲ پرسش کلیدی برای برنامه‌ریزی موفق در سال جدید

برنامه‌ریزی موفق

هر برنامه‌ریزی موفقی از نگاه دقیق به گذشته شروع می‌شود. وقتی نگاهی آماری به یک دورۀ زمانی در گذشته داشته باشیم، به پاسخ سه سؤال مهم می‌رسیم:

  1. در سالی که گذشت چه‌ها کرده‌ایم؟
  2. در سالی که گذشت چه‌ها که باید می‌کرده‌ایم را انجام نداده‌ایم؟
  3. چرا آن‌ها را انجام نداده‌ایم؟

پاسخ این سه سؤال به طور خودکار ما را به برنامه‌ریزی سال بعد هم رهنمون می‌کند! به این منظور در این نوشته ۱۲ پرسش کلیدی به شما ارائه می‌شود که امیدوارم با پاسخ دادن به آن‌ها بتوانید برنامه‌ریزی بهتری برای سال جدید داشته باشید.

سؤالات زیر را از خود بپرسید و پاسخ‌های هر سؤال را به طور مفصل روی کاغذ بیاورید:

  1. در سال گذشته به کدام اهدافم رسیدم؟
  2. در سال گذشته به کدام اهدافم نرسیدم؟
  3. دستاوردها و نقاط عطف زندگی من در سال گذشته به ترتیب اهمیت چه چیزهایی بوده‌اند؟
  4. در سال گذشته چه وابستگی‌هایی مسیر مرا سد کرده بودند که امسال می‌خواهم از آن وابستگی‌ها رها شوم؟
  5. «نه» نگفتن در مواقعی که لازم بوده چه هزینه‌هایی برای من داشته است؟
  6. سه هدف مهم من برای سال جدید چیست؟
  7. چه مهارت‌هایی را لازم است در سال جدید بیاموزم؟
  8. در سال جدید چه کتاب‌هایی را می‌خواهم بخوانم؟
  9. در سال جدید چه دوره‌های آموزشی را می‌خواهم بگذرانم؟
  10. در سال جدید دوست دارم چه تجربه‌های جدیدی کسب کنم؟
  11. چه عادت‌هایی را باید کنار بگذارم تا بازدهی بیشتری کسب کنم؟
  12. چه عادت‌هایی را می‌خواهم در خود نهادینه کنم؟

پاسخ دادن به ۱۲ سؤال بالا خیلی راحت است! همه می‌توانند چند صفحۀ A4 پشت و رو پر کنند. راستش را بخواهید همین که چنین چیزی می‌نویسیم برای یکی دو روز احساس خوشایندی داریم. انگار واقعاً به تمام خواسته‌هایمان رسیده‌ایم! اما بعد از چند روز دوباره همه چیز به حالت اول برمی‌گردد. چند بار که این روند تکرار شود، از جایی به بعد دیگر منفعل و بی‌حس می‌شویم و احتمال دارد که تمایلی به فکر کردن به آرزوها و خواسته‌هایمان نداشته باشیم. امیدوارم چنین روزی هرگز برای کسی نیاید.

چطور برنامۀ بالا را عملی کنیم؟

12 پرسش کلیدی برای برنامه‌ریزی
  • چه کنیم که برنامه‌ای که روی کاغذ می‌آوریم عملی شود؟
  • چه کنیم که به انفعال و بی‌حسی نرسیم؟

پرتکرارترین رفتاری که من دیده‌ام این بوده است که افراد لیستی طولانی از کارهای باید و نبایدی، مهارت‌هایی که باید بیاموزند، کتاب‌هایی که باید بخوانند و … تهیه می‌کنند و از فردای آن روز سعی می‌کنند تمام چیزهایی که روی کاغذ آورده‌اند را به طور هم‌زمان عملی کنند! اما از آن جایی که نمی‌شود به طور هم‌زمان دنبال چند خرگوش دوید، هیچ‌کدام از این کارها انجام نمی‌شوند و مطئنم که می‌دانید بعد از یکی دو هفته چه اتفاقی می‌افتد.

برای اینکه برنامه‌های شما به درستی پیش برود باید ۲ نکته را مد نظر داشته باشید:

ابتدا بررسی کنید که در یکی دو سال گذشته چه کرده‌اید و چه نکرده‌اید. به عبارتی دستگیرتان شود که با خودتان چند چندید! سپس لیست برنامه‌ها، هدف‌ها، دوره‌های آموزشی، کتاب‌ها، عادت‌ها و … را روی کاغذ بیاورید.

  • لیست برنامه‌های شما باید در حد و اندازۀ برنامۀ یک سال باشد نه برنامه کل زندگی.

مثلاً شما در یک سال خیلی که هنر کنید بین ۷ تا ۱۰ کتاب را خواهید خواند. یا در لیست چیزهایی که باید بیاموزید، بهتر است مثلاً ابتدا انگلیسی را یاد بگیرید و سپس سراغ موارد دیگر مثلاً نرم‌افزارهایی که لازم است یاد بگیرید بروید.

  • لیستی که نوشته‌اید را اولویت‌بندی کنید.

علاوه بر این که لیست باید به اندازه یک سال باشد و خیلی پت و پهن نباشد، همان کارهایی که برای یک سال خود در نظر گرفته‌اید هم باید با اولویت‌بندی باشد. کارهای مهم‌تر را اول انجام می‌دهیم و سپس سراغ کارهای بعدی می‌رویم.

مهم‌ترین کار شما همین است که لیست را با وسواس کامل بررسی کنید و در هر بخش فقط یک کار که از بقیه ضروری‌تر است را انتخاب کنید و تا آن را انجام نداده‌اید سراغ قدم بعدی نروید.

مثلاً در بخش کتاب، مهم‌ترین کتابی که باید امسال بخوانید را انتخاب کنید.

مثلاً در بخش یادگیری، مهم‌ترین چیزی که باید بیاموزید را انتخاب کنید (زبان، نرم‌افزار، دورۀ آموزشی تخصصی و …) و فقط روی همان آموزش متمرکز شوید و تا آن را تمام نکرده‌اید سراغ مورد بعدی نروید.

یا مثلاً در بخش عادت‌ها یک عادت را انتخاب کنید تا روی آن کار کنید و تا آن عادت را نهادینه نکرده‌اید سراغ عادت‌های بعدی نروید. شما نمی‌توانید یک شبه تمام عادت‌های خود را تغییر دهید.

شما با این روش تصویر خوبی از سالی که گذشت به دست می‌آورید و همچنین برای سال بعدی زندگی خود یک برنامۀ دقیق و در عین حال منطقی و واقع‌گرایانه ریخته‌اید و با اولویت‌بندی هر بار به یکی از اهداف خود می‌پردازید.

نکتۀ کلیدی پیاده کردن برنامه‌ها و رسیدن به خواسته‌ها این است که:

هر بار دنبال یک خرگوش بدوید! برای این که با خودتان کنار بیایید و پرفکشنیسم را کنار بگذارید. یادتان باشد که چیزهایی که روی کاغذ آورده‌اید چند سال است که عملی نمی‌شوند. اگر سالی تعدادی از آن‌ها را عملی می‌کردید الان همه یا قسمت زیادی از آن‌ها عملی شده بودند. اما چون می‌خواهید یک ساله همۀ برنامه‌ها را عملی کنید، الان ده سال است که هیچ‌کدام از آن‌ها عملی نشده‌اند.

با این روش شما برای ماه‌های آینده فقط یک کتاب می‌خوانید، فقط روی یک دورۀ آموزشی متمرکز هستید، فقط روی یک عادت کار می‌کنید و …. هر بار که یکی از این موارد انجام شد، از بخش مربوطه مورد بعدی (کتاب بعدی، دورۀ آموزشی بعدی و …) را انتخاب می‌کنید. در انتهای سال بین ۶۰ تا ۹۰ درصد به خواسته‌هایتان رسیده‌اید.

این را هم مد نظر داشته باشید که بعضی خواسته‌ها به نوعی مادر بقیۀ خواسته‌های ما هستند، مثلاً یادگیری انگلیسی برای بعضی افراد مانند این است که کلید ده قفل متفاوت را به دست آورده‌اند. اگر چنین فردی ابتدا روی یادگیری انگلیسی وقت بگذارد، در مرحلۀ بعدی می‌تواند با سرعت خیلی بیشتری به اهداف یعدی خود برسد. برای هر کدام از ما این مادر-خواسته‌ها متفاوت هستند. پس ابتدا این‌ها را شناسایی کنید و روی آن‌ها کار کنید.

شما نمی‌توانید به طور هم‌زمان دنبال چند خرگوش بدوید؛ هر بار یک خرگوش را بگیرید و در انتهای سال خواهید دید که قفس شما کلی خوگوش در خود دارد.

امیدوارم که سال جدید برای شما پر از شادی و موفقیت باشد.

در انتها توصیه می‌کنم حتماً مقاله‌های زیر را مطالعه کنید:


منبع عکس‌ها سایت https://www.freepik.com است