۸ دلیل اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم

در این مقاله راجع به ۸ دلیل اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم با شما صحبت می‌کنم. بیشتر افرادی که ریاضیات را به درستی یاد نمی‌گیرند اتفاقاً افراد بااستعدادی هستند و به دلایل دیگری در این درس ناموفق هستند.

مواردی که در این مقاله ذکر شده‌اند، حاصل تجربۀ من در تدریس ریاضی است و با توجه به واقعیت‌های جامعۀ ایران نوشته شده است. اگر شما به این جز این موارد، دلایل دیگری را برای اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم مهم می‌دانید آن‌ها در قسمت نظرات ذکر کنید.

این مقاله با دو مقالۀ زیر ارتباط محتوایی زیادی دارد. توصیه می‌کنم بعد از خواندن این مقاله، آن‌ها را هم بخوانید:

۸ دلیل اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم

یک) تفکرات منفی

تفکرات منفی نه تنها هیچ کمکی به ما نخواهند کرد، بلکه برعکس، ترمز بزرگی در ذهن ما ایجاد می‌کنند و مانع از یادگیری درست ما می‌شوند. تفکرات منفی کارایی ما در یادگیری ریاضی را پایین می‌آورند.

چه فکر کنید که می‌توانید و چه فکر کنید که نمی‌توانید، در هر صورت حق با شماست

هنری فورد

تفکرات منفی از منابع مختلف به ما می‌رسند و رفته‌رفته چنان در ذهن ما جا باز می‌کنند که پاک کردن آن‌ها از ذهن غیرممکن به نظر می‌رسد.

برای کنار گذاشتن تفکرات منفی اولین گام این است که به آن‌ها بی‌توجهی کنیم. دومین گام هم این است که شروع کنیم به حل مسائل ریاضی خیلی ساده و گام به گام پیش برویم تا مهارتمان بیشتر شود. مهم نیست که ساده‌ترین مسألۀ جهان را انتخاب کنیم، مهم این است که هر بار که در حل یک مسألۀ ریاضی موفق می‌شویم اثر افکار منفی در ذهن ما کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر می‌شود.

در مقالۀ زیر به طور مفصل به این موضوع پرداخته‌ام:

توصیه به پدر و مادرهای محترم

اگر شمای خوانندۀ عزیز صاحب فرزند هستید و می‌خواهید بدانید چگونه می‌توانید به کودکتان کمک کنید که در درس ریاضی خود موفق باشد، یک توصیۀ خیلی ساده به شما دارم؛ آن هم اینکه از استعداد ریاضی خود بدگویی نکنید، لازم نیست خاطرات بد خود از ریاضیات را بیان کنید. لازم نیست از معلم ریاضی خود بدگویی کنید یا چیزهایی مانند این. این حرف‌ها نه به شما کمک می‌کند و نه به او. اینکه با خشم و تعصب بگویید که از ریاضیات متنفرید چیزی را عوض نمی‌کند. صحبت‌های منفی خیلی چیزها را در ذهن کودک برای همیشه خراب می‌کند؛ چرا که کودکان در سنین اولیۀ رشد خیلی تلقین‌پذیر هستند و حرف‌های شما روی آن‌ها تأثیر زیادی دارد.

دو) عجله در یادگیری

یادگیری ریاضیات یک روند آهسته و زمان‌بر است. خیلی از ما، عجله داریم که یک شبه به خواسته‌هایمان برسیم. در ریاضیات عجله راه به جایی نمی‌برد.

برای یادگیری ریاضی باید عجله را کنار بگذاریم و مثال‌های هر بخش را با حوصله و دقت حل کنیم و پیش برویم. یادمان باشد که در مسابقۀ خرگوش و لاک‌پشت، برندۀ نهایی لاک‌پشت بود و نه خرگوش عجول!

اما این نکته را هم به شما بگویم که همیشه این طور نیست که یادگیری ریاضیات وقت‌گیر و خسته‌کننده باشد. در بخش سه یعنی ضعف در ریاضیات پایه این موضوع را باز کرده‌ام.  

سه) ضعف در ریاضیات پایه

یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم همین است که در ریاضیات پایه ضعیف هستیم. اگر ریاضیات پایه را با دقت و به خوبی یاد بگیریم در این صورت یادگیری بخش‌های دیگر ریاضی به مراتب راحت‌تر و سریع‌تر پیش خواهد رفت. به یک معنا، ما برای یادگیری مطالب پایه وقت می‌گذاریم و یادگیری دیگر مطالب ریاضی برای ما آسان می‌شود.

من این تجربه را بارها و بارها گفته‌ام و مطمئن هستم که تمام مدرسان ریاضی همین تجربه را دارند. آن هم اینکه در این سال‌ها شاگردان زیادی داشته‌ام که به من مراجعه کرده و گفته‌اند که هر چه تلاش می‌کنند ریاضی را یاد نمی‌گیرند و دوست دارند کاری بکنند.

توصیۀ من به چنین افرادی این است که یک دوره درس ریاضی پایه را با من بگذرانند. بعد از اتمام دوره خودشان اعتراف می‌کنند که هیچ وقت فکر نمی‌کرده‌اند روزی بتوانند به تنهایی و بدون کمک گرفتن از دیگران مسأله‌ای در جزء صحیح یا لگاریتم یا مثلثات را حل کنند.

این افراد معمولاً یکی از این سه گروه هستند:

  • چند سال از درس و مشق دور بوده‌اند و الان بعد از سال‌ها به تحصیل بازگشته‌اند.
  • دانشجو هستند ولی به دلیل ضعف در ریاضی تا مرز مشروطی و اخراج پیش رفته‌اند.
  • چند سال است که پشت کنکور هستند یا در گرفتن دیپلم مشکل دارند.

مشکل هر سه گروه با یک دورۀ ریاضی پایه حل می‌شود. اگر می‌خواهید بدانید منظور از ریاضی پایه چه مباحثی است لطفاً روی لینک زیر کلیک کرده و سرفصل‌هایی که در آن صفحه فهرست کرده‌ام را با دقت بخوانید:

 چهار) تماشاچی بودن

یادگیری ریاضی مانند یادگیری طراحی است؛ باید آنقدر خط‌های کج و کوله بکشیم تا یاد بگیریم چگونه یک شکل دلخواه را به درستی رسم کنیم. از اولین روزهایی که قلم را روی کاغذ می‌لغزانیم تا روزی که یک طراح زبردست می‌شویم، باید چند سال متوالی آن هم روزی چند ساعت کاغذ و قلم دستمان بگیریم و تمرین کنیم.

اگر قلم و کاغذ برنداریم و طراحی نکنیم هیچ‌کدام از کارهای زیر هیچ کمکی به ما نمی‌کند:

  • کنار ایستادن و فکر و خیال کردن
  • دیدن فیلم طراحی دیگران در اینترنت
  • خواندن صدها کتاب در مورد طراحی و ابعاد مختلف فلسفی آن
  • دانستن تاریخ کامل طراحی
  • فکر کردن به طراحی
  • از این کلاس به آن کلاس رفتن
  • توی کافه دور هم جمع شدن و راجع به طراحی صحبت کردن
  • دنبال کردن طراح‌های دیگر در اینترنت

اما اگر به طور روازنه زمانی را به طراحی کردن بپردازیم، در این صورت هر کدام از فعالیت‌های بالا می‌تواند در جای خود مفید باشد.

همان طور که ما برای طراح شدن به دو چیز نیاز داریم:

  1. معلم خوب که به ما بگوید چه بکنیم و چه نکنیم
  2. کاغذ و قلم و ساعت‌های متوالی در تنهایی و خلوت با تمرکز به کار طراحی مشغول بودن.

برای یادگیری ریاضیات هم فقط دو چیز نیاز داریم:

  1. معلم یا فیلم آموزشی یا کتاب خوب.
  2. کاغذ و قلم.

تماشاچی بودن ما را در ریاضیات قوی نمی‌کند. روخوانی کردن کتاب، حفظ کردن تعریف‌ها، حفظ کردن راه حل مسائل از روی کتاب حل مسائل و تماشاچی بودن در کلاس درس هیچ کمکی به ما نمی‌کند.

توصیۀ همیشگی من به دانش‌آموزان و دانشجویانم این است که کتاب‌های ریاضی را ببندید و بخوانید. به این معنی که تماشاچی نباشید و دست به کار شده و مسألۀ ریاضی حل کنید.

در مورد فیلم آموزشی هم همین توصیه را دارم. فیلم ریاضی را متوقف کنید و هر چه را شنیدید روی کاغذ پیاده کنید. ریاضیات یعنی روی کاغذ فکر کردن. مقالۀ زیر همین مسأله را به طور کامل توضیح داده است:

پنج) وابستگی به کتاب حل مسأله

رونویسی کردن راه‌حل دیگران به ما کمکی نمی‌کند. متأسفانه کتاب‌های حل مسائل فروش بالایی دارند. باید بگویم مهم‌ترین دلیل در میان تمام دلایلی که در این مقاله برشمرده‌ام همین وابستگی به کتاب‌های حل مسأله است که باعث می‌شود ریاضی یاد نگیریم.

دانش‌آموزان یا دانشجویانی که از این کتاب‌ها استفاده می‌کنند راه‌حل‌ها را از روی کتاب وارد دفتر تمرین می‌کنند. یا شب امتحان بدون اینکه به خود زحمت فکری بدهند نوشته‌های کتاب را خط می‌برند و سعی می‌کنند راه‌حل‌های کتاب را حفظ کنند.

این را هم باید گفت که متأسفانه معلم‌ها و استادهای زیادی هستند که برای راحتی کار خود و یا بالا بردن تعداد قبولی‌های هر کلاس، از مسائل کتاب یا جزوه‌ای که تدریس کرده‌اند سؤال طرح می‌کنند. در نتیجه دانش‌آموز یا دانشجو به خوبی می‌داند که فقط با حفظ کردن راه‌حل‌ها، می‌تواند نمرۀ قبولی را بگیرد.

فرض کنیم یکی دو باری هم به کمک این کتاب‌ها درس ریاضی خود را گذراندیم، بالاخره که چه؟ آیا همۀ معلم‌ها و استادهایی که خواهیم داشت به همین روش سؤال طرح می‌کنند؟ آزمون‌هایی مانند کنکور را چه کنیم؟ در زندگی حرفه‌ای خود که به حل مسائل ریاضی نیاز داریم چه کنیم؟

این کار ریاضی یاد گرفتن نیست. با این روش قدرت استدلال و مهارت حل مسأله ما نابود می‌شود.

شش) وابستگی به پدر و مادر و دیگران

چه از پدر و مادر خود کمک بگیریم، چه از دوست و همکلاسی و چه از هر کس دیگری، یادگیری ما ناقص خواهد ماند و ما هیچ وقت نمی‌توانیم به طور مستقل مسائل ریاضی را حل کنیم.

خیلی از پدر و مادرها این تجربه را دارند که فرزندشان در خانه و کنار آن‌ها یا در حضور معلم خصوصی تمام مسائل را به درستی حل می‌کند اما در جلسۀ امتحان عملکرد خیلی بدی از خود نشان می‌دهد! دلیل این مسأله همین وابستگی به حضور دیگران است.

از بین این ۸ دلیل، این مورد را بهتر است دلیل پنهان بنامیم. چون کنار دست دانش‌آموز نشستن و به او کمک رساندن (بخوانید تقلب رساندن) در ظاهر لطف و محبت محسوب می‌شود؛ ولی یکی از رایج‌ترین دلایل اینکه ریاضی یاد نمی‌گیریم همین است که کسی کنار دست ما می‌نشیند و به ما اجازه کار مستقل نمی‌دهد.

یک توصیۀ مهم برای پدر و مادرهای عزیز

هرگز کنار دست فرزندتان ننشینید و در حل مسائل ریاضی به او کمک نکنید. بگذارید خودش مستقلاً تمرین‌ها و مسائل ریاضی را حل کند. نه تنها در درس ریاضی که حتی در بقیۀ درس‌ها هم او را تنها بگذارید تا مستقلاً کارهایش را انجام دهد. نهایت اینکه بعد از اینکه فرزندتان تمرین‌های ریاضی را به طور کامل حل کرد، با دقت راه حل‌های او را ببینید و فقط بگویید کدام تمرین را اشتباه حل کرده است و دیگر چیزی را توضیح ندهید و از او بخواهید دوباره به مسأله فکر کند. به این طریق او رفته‌رفته یاد می‌گیرد اشتباه کند، به اشتباهش فکر کند، دلیل اشتباهش را کشف کند و سپس آن را برطرف کند. این روش عمیق‌ترین روش یادگیری ریاضی است.

تجربۀ من از تدریس ریاضی به چنین فرزندانی چیست؟

پدر و مادرها دوست دارند به کودک خود کمک کنند (بخوانید کنترل‌گر و پرفکشنیست هستند) و لذا از کنار او تکان نمی‌خورند و به نوعی غیرمستقیم مشق‌های او را انجام می‌دهند. تا اینکه فرزندشان وارد پایۀ هشتم می‌شود. از این پایه به بعد، درس ریاضی رفته‌رفته تخصصی‌تر می‌شود و خیلی پدر و مادرها از کمک (بخوانید تقلب) به کودک خود باز می‌مانند و طبیعتاً حالا که همه چیز را خراب کرده‌اند سراغ معلم خصوصی می‌آیند.

روش تدریس من این است که یک نکته را توضیح می‌دهم و بعد چند سؤال ساده از دانش‌آموز می‌پرسم تا مطمئن شوم مطلب را خوب فهمیده است. بعد یک مثال حل می‌کنم و بعد از آن هم یک مثال را به او واگذار می‌کنم. نتیجه: معمولاً دانش‌آموز نمی‌تواند خودش مسأله را حل کند. آنقدر همۀ کارها را برایش انجام داده‌اند که اصلاً بلد نیست خودش با دست‌هایش کاری را انجام دهد.

تدریس ریاضی به چنین دانش‌آموزهایی معمولاً هیچ فایده‌ای ندارد. ریاضیات فقط به افرادی روی خوش نشان می‌دهد که توانایی انجام مستقل کارهای فکری را دارند. افرادی که وابسته به کتاب حل تمرین یا پدر و مادر و یا معلم هستند از جایی به بعد در ریاضیات توفیق زیادی به دست نخواهند آورد.

ریاضیات حل درست هر مسأله یکی از دیگری نیست. بلکه حل اشتباه یک مسأله برای چند بار متوالی و دوباره و دوباره سعی در برطرف کردن اشتباهات است.

هر کس به سبک خودش و با سرعت خاص خودش ریاضیات را یاد می‌گیرد. باید به او فرصت بدهیم تا در ذهن خودش مسائل را با همان سبک فکری خاص خود حلاجی کند و سپس این اجازه را به او بدهیم که اشتباهات زیادی انجام دهد تا سرانجام راه درست را پیدا کند.

هرگونه سرزنش کردن، مقایسه کردن، سنجش توانایی براساس نمرۀ دانش‌آموز و یا تلقین عجله به او خیانتی است که او را از هدف اصلی که همانا رشد مهارت‌های حل مسأله و تفکر استدلالی است دور می‌دارد.

کنترل‌گری و دخالت در تمام امور دانش‌آموزان به دلیل ترس‌های درونی پدر و مادرهای پرفکشنیست که معمولاً وسواس فکری دارند رخ می‌دهد.

هفت) تنبلی و عدم تمایل به زحمت کشیدن

تنبلی یک عادت است و نه یک صفت. یعنی ما از کلمۀ «تنبل» برای تحقیر کسی استفاده نمی‌کنیم؛ بلکه یک عادت او را به او گوشزد می‌کنیم. مثلاً وقتی که به کسی می‌گوییم فست فود زیاد می‌خورد یا خیلی تلویزیون نگاه می‌کند یا تحرک کمی در طول روز دارد، در واقع عادت مضری را به او گوشزد می‌کنیم که اگر ترک نکند در آینده دچار مشکلات زیادی خواهد شد. دقیقاً مانند همین حالت، تنبلی هم یک عادت است. در این خصوص یک مقالۀ مفصل نوشته‌ام که توصیه می‌کنم حتماً آن را مطالعه بفرمایید:

اما برگردیم به موضوع تنبلی و اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم. وقتی خود را به فکر نکردن و حل نکردن مسائل ریاضی عادت بدهیم، بعد از مدتی در انجام تکالیف ریاضی و فرایند یادگیری ریاضی تنبل می‌شویم.

اما چرا باید از حل یک مسألۀ ریاضی طفره برویم که این کار به یک عادت تبدیل شود؟

ریشۀ این مشکل در این است که اکثر ما فکر می‌کنیم وقتی یک مسألۀ ریاضی پیش روی ماست به محض نگاه کردن به آن، باید حل آن هم به ذهنمان بیاید. در صورتی که این طور نیست. برای حل یک مسألۀ ریاضی باید روش‌های مختلف را روی کاغذ امتحان کنیم. چند بار اشتباه کنیم و سرانجام راه آن را بیابیم. اگر از جمله افرادی هستید که در مواجه با یک مسألۀ ریاضی فقط به آن نگاه می‌کنید و منتظر الهامات غیبی هستید باید بگویم که سخت در اشتباهید. ریاضی یعنی روی کاغذ فکر کردن.

هشت) کتاب‌های بد، معلم بد

کتاب بد و معلم بد هم البته دلایل مهمی هستند که ما ریاضی یاد نمی‌گیریم. کتاب بد مثل همین کتاب‌های درسی که اصلاً برای خودآموزی و کار در منزل طراحی نشده‌اند. همچنین کتاب‌هایی که توسط مؤسسات کنکوری منتشر می‌شوند به هیچ وجه منابع خوبی برای یادگیری ریاضی نیستند.

یکی از مهم‌ترین دلایل اینکه ریاضی یاد نمی‌گیریم همین است که به دلیل پرفروش بودن این کتاب‌ها به آن‌ها اعتماد کرده و برای یادگیری خود یا فرزندمان از آن‌ها استفاده می‌کنیم. کتابی که پر از نکته و تست است برای کسی که ریاضی بلد است می‌تواند مفید باشد تا او را برای عبور از یک آزمون تستی آماده کند ولی برای دانش‌آموزی که هنوز ریاضیات را به صورت پایه‌ای و اصولی نیاموخته است جز سردرگمی و گمراهی و سرخوردگی نتیجۀ دیگری نخواهد داشت.

معلم بد هم دلیل مهم دیگری است که باعث می‌شود ریاضی یاد نگیریم.

علل ضعف دانش آموزان ابتدایی در درس ریاضی چیست؟

معلمان دورۀ ابتدایی افرادی هستند که تحصیلاتی غیر از ریاضی دارند. مثلاً تحصیل‌کردۀ آموزش ابتدایی یا علوم تربیتی هستند. بنابراین در تدریس ریاضی مهارت لازم را ندارند. تدریس ریاضی این نیست که به فردی یاد بدهیم جمع و ضرب ده رقمی را سریع‌تر از ماشین حساب انجام دهد. دقیقاً برعکس، این کار هیچ ربطی به ریاضی ندارد. شما ریاضیدان باش ولی یک ماشین حساب کنار دستت داشته باش! آموزش ریاضیات یعنی آموزش روش درست فکر کردن!

اگر دانش‌آموزی برای انجام عملی مانند ضرب اعداد دو رقمی از روش درست آن ۱۰ دقیقه وقت می‌گذارد کار درستی کرده و فردی رو به رشد است. ولی اگر دانش‌آموز دیگری به جای پیاده کردن روش درست انجام ضرب اعداد دو رقمی، یک روش من درآوردی را استفاده می‌کند تا آن را سریع‌تر انجام دهد کاری عبث و بیهوده انجام داده است. ریاضیات به سریع انجام دادن کاری ندارد. به درست انجام یک عملیات کار دارد.

آموزش روش ضرب اعدادی که مثلاً یکان آن ۹ است یا مثلاً ۵ است، یا دو رقم اول آن زوج است و چه و چه، بیشتر یک روش مناسب برای نابودی تفکر کودک است تا آموزش ریاضی. اگر قرار باشد برای هر حالت خاص یک روش ضرب یاد بگیریم، آن وقت باید صدها روش مختلف را یاد بگیریم تا بتوانیم تمام این حالت‌ها را انجام دهیم. در صورتی که روش درست ضرب که برای همۀ حالت‌ها و همۀ اعداد کار می‌کند فقط یک روش است!

این البته فقط یک مثال بود و خود شما هم حتماً با این نوع آموزش‌ها آشنایی دارید و دیده‌اید که چقدر هم تبلیغات گسترده‌ای می‌کنند تا در نهایت کودک را تحت فشار و بدون پرورش قدرت استدلال به یک ماشین حساب تبدیل کنند.

تدریس ریاضی را فقط به یک فارغ‌التحصیل رشتۀ ریاضی بسپارید

در مورد بقیۀ پایه‌های تحصیلی هم همین حکم صادق است. این روزها مهندس‌های زیادی را می‌بینیم که هنوز جوهر مدرک مهندسی آن‌ها خشک نشده ادعای استاد بودن در تدریس ریاضی را فریاد می‌زنند. فردی که در یک رشتۀ مهندسی درس خوانده است در بهترین حالت معلومات خوبی در مباحث حد و مشتق و انتگرال دارد. تدریس ریاضی انتقال معلومات نیست. هرگز تدریس درس ریاضی فرزندتان را به یک فارغ‌التحصیل رشتۀ مهندسی نسپارید. به همان دلیل که برای مداوای بیماری خود به یک پزشک مراجعه می‌کنید، به همان دلیل که ساخت خانۀ خود را به یک مهندس عمران می‌سپارید و به همان دلیل که تعمیر ماشین خود را به یک مکانیک با تجربه می‌سپارید، تدریس ریاضی فرزند خود را هم به یک فارغ‌الحصیل ریاضی بسپارید که در کارش تجربۀ کافی را داشته باشد.

علیرغم اینکه تمام دلایل بالا نقش زیادی در عدم یادگیری ما دارند، اما معلم و کتاب دو منبع خیلی مهم هستند که باید با دقت انتخاب شوند. امروزه با پیشرفتی که در اینترنت حاصل شده فیلم‌های آموزشی خوبی در دسترس همگان است. فیلم آموزشی حالتی دارد که به طور همزمان هم معلم و هم کتاب شماست. چون علاوه بر توضیح کامل جزییات این قابلیت را هم دارد که چندین بار به آن مراجعه کنید.

دلایل بالینی برای اینکه ریاضی یاد نمی‌گیریم

دلایل بالینی هم به نوبۀ خود نقش مهمی در عدم یادگیری ریاضی دارند. اضطراب، بحران‌های خانوادگی و چیزهایی مانند این نه تنها روی یادگیری ریاضی تأثیر بدی دارند که ما را در یادگیری بقیۀ درس‌ها و انجام دیگر فعالیت‌های روزمره هم دچار مشکل خواهند کرد. اختلال یادگیری ریاضی هم یک دلیل شایع در عدم یادگیری ریاضیات است. از آنجایی که این نوع مشکلات با مراجعه به مشاور قابل حل هستند، بنابراین در این مقاله به آن‌ها نپرداختم. این مقاله فقط به دلایلی پرداخته است که توسط دانش‌آموز یا دانشجو قابل علاج است.

خلاصۀ مقاله

۸ دلیل مهم اینکه چرا ریاضی یاد نمی‌گیریم

  1. تفکرات منفی
  2. عجله در یادگیری
  3. ضعف در ریاضیات پایه
  4. تماشاچی بودن
  5. وابستگی به کتاب حل مسأله
  6. وابستگی به پدر و مادر و دیگران
  7. تنبلی و عدم تمایل به زحمت کشیدن
  8. کتاب‌های بد، معلم بد

در همین زمینه:


Image by Jcomp on Freepik