اگر مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم را بدانیم آنوقت با رفع این ایرادها یادگیری ما خیلی سریعتر پیش میرود. گاهی توقف رفتارهای اشتباه تأثیر بیشتری روی موفقیت دارد. پس بهتر است ابتدا رفتارهای اشتباه را بشناسیم و آنها را متوقف کنیم.
۲۱ دلیلی که در اینجا به عنوان دلایل اصلی اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم لیست کردهام بر مبنای تجربهای است که در این سالها داشتهام. اگر مورد دیگری هست که شما میدانید و در این لیست نیامده است حتماً آن را در قسمت کامنتها بنویسید. مطمئناً برای بقیه هم مفید خواهد بود.
قبل از هر چیز
آیا وضعیتی که توضیح دادهام برای شما هم صدق میکند؟
- یکی دو سال برای کلاسهای ترمیک وقت گذاشتهاید، ولی نتیجهی خاصی نگرفتهاید.
- بعد فکر کردهاید شاید کلاس خصوصی خوب باشد. یا اصلاً بهتر است کلاس آمادگی آیلتس شرکت کنید. باز هم به جای خاصی نرسیدهاید.
- سرانجام اینطور گفتهاید شاید این روشها قدیمی است و باید روشهای جدیدتر را استفاده کنید. لذا چند اپلیکیشن روی گوشی نصب کردهاید و مدتی هم سرگرم کانالهای یوتیوب و صفحات اینستاگرامی شدهاید، ولی آخرِ سر باز هم تفاوتی در مسأله ایجاد نشده است.
- معنی تعداد قابل توجهی کلمه را بلدید. مقداری به گرامر انگلیسی آشنایی دارید. متون انگلیسی را تا حدودی میفهمید. اما فیلم را بدون زیرنویس متوجه نمیشوید. صحبت کردن هم در حدِ I am a blackboard هستید. نوشتن متون انگلیسی هم برایتان تقریباً نشدنی است.
در چنین شرایطی آیا باید بگوییم اصلاً زبان بلد نیستیم؟ یا باید بگوییم در حد متوسط بلدیم؟
یادگیری زبان انگلیسی فقط وابسته به کارهایی که میکنیم نیست، بلکه گاهی وابسته به کارهایی که نباید بکنیم هم هست!
در این مقاله به مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم میپردازیم.
این مقاله فصل اول از کتاب «راهنمای جامع یادگیری زبان انگلیسی» است. کتاب را به طور رایگان دانلود کنید: لینک دانلود
۲۱ دلیل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم
۱. چون زمانبندی مناسبی نداریم
اینگونه که یک روز ۵ ساعت زبان کار میکنیم و یک هفته هیچی!
با خودمان قرار میگذاریم زبان انگلیسی را بعد از شش ماه به جای خوبی برسانیم ولی چون یک برنامهی روزانه برای آن نداریم، شش ماه میگذرد و ما هیچ پیشرفتی نکردهایم.
زمانبندی در روند یادگیری خیلی مهم است. به نظر خود من مهمترین دلیل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم همین زمانبندی است. اشتباه اکثر زبانآموزها همین است که نهایتاً یکی دو ماه یک سری متن سنگین و کلاسهای فشرده را در برنامه دارند و بعد رها میکنند. در صورتی که من به تجربه دیدهام که اگر کار آسانی را مدت زمان طولانی ولی مستمر و منظم انجام دهیم بسیار موفقتر خواهیم بود. مثلاً روزی یک صفحه متن انگلیسی که برای ما متوسط (نه خیلی سخت و نه خیلی آسان) است را به مدت ۱ سال بخوانیم ولی هر روز همین یک صفحه مطالعه را داشته باشیم خیلی زود استاد زبان خواهیم شد! باور ندارید؟ امتحان کنید: روزی یک صفحه A4 متن انگلیسی بخوانید.
در همین زمینه: زمانبندی استاندارد برای یادگیری زبان انگلیسی
نکته مهم درباره ذهن انسان
وقتی با خودمان قرار میکنیم که باید در طی شش ماه آینده زبان را به جای خوبی برسانیم، ولی بعد از گذشت شش ماه، حتی شش ساعت مفید هم زبان کار نکرده باشیم، باز هم پیش خودمان فکر میکنیم که شش ماه زبان کار کردیم ولی به نتیجه نرسیدیم! و همین باعث تصور منفی از خودمان میشود. این که برنامه بریزیم ولی آن را پیاده نکنیم، سرمنشاء اصلی احساس خستگی و عدم اعتماد به نفس ما در یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری است.
۲. چون خود را درگیر جزییات مندرآوردی و غیرکاربردی میکنیم
حاشیه ما را از متن دور میکند. یک سری اطلاعات هست که نباید در ابتدای یادگیری خود را با آنها درگیر کنیم. یک سری اطلاعات هم هست که از اساس غیرکاربردی هستند.
برخی از مدرسان زبان انگلیسی برای اینکه زبانآموز را تحت تأثیر قرار دهند به اشتباه فکر میکنند باید ذهن زبانآموز را با اطلاعات مختلف، لغتهای متضاد و مترادف و چه و چه بمب باران کنند!
نمیدانم ۷ نکته راجع به Just، یا ۱۲ نکته راجع به About، هفتاد فرق بین Between و Among. دو ساعت توضیح راجع به تلفظ درست کلمه develop و الی آخر. آیا خود آمریکاییها و بریتانیاییها تا این حد در جزییات غرق میشوند؟
یکی از مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم، به نظر من، همین است که زبانآموز زیر خروارها لغت و اصطلاح و پراکندهگویی خفه میشود.
اگر هزارتا کار متفاوت انجام دهید ولی همان یک کار اصلی را انجام ندهید، باز هم به نتیجۀ مطلوب نمیرسید. بنابراین نگویید هزار کار کردم، بلکه از خودتان بپرسید همان یک کار اصلی چه بود که نکردم؟
وقت خود را با حاشیهها تلف نکنید. کار را ساده بگیرید و پیش بروید. لازم نیست همه چیز را از روز اول بدانید. خود را درگیر همه جزییات نکنید. رفته رفته همه چیز را یاد میگیرید.
۳. چون تماشاچی هستیم
تا توی آب نپریم و شنا نکنیم، شنا یادنمیگیریم. کار مربی همان چند جلسهی اول است. بقیه یادگیری داخل آب و با شنا کردن حاصل میشود.
برای یادگیری زبان انگلیسی همین وضع برقرار است. صِرف تماشاچی بودن چیزی را عوض نمیکند.
فردی را در نظر بگیرید که در چهل سال گذشته تمام مسابقات فوتبال را دیده است. نام تمام تیمهای جهان را میداند. تاریخچۀ موفقیتها و شکستهای آن را در یاد دارد. اسم همۀ بازیکنهای فوتبال را حفظ است. تاریخ تولد و محل زندگی آنها را در جایی یادداشت کرده و … ولی چه فایده حتی یک بار هم توی زمین فوتبال ندویده است. آیا او را یک فوتبالیست میدانید؟
باید بنویسیم، با صدای بلند جملات را تکرار کنیم. به فایلهای صوتی گوش دهیم، متن زیاد بخوانیم. و از صحبت کردن نترسیم. حرف بزنیم و سعی کنیم منظور خود را به انگلیسی بیان کنیم، حتی اگر شده جملات سه کلمهای بسازیم.
شاید بپرسید که این همه فعالیت در آنِ واحد شدنی نیست، گیج کننده است من چجوری این کار را انجام بدم!
جای نگرانی نیست. در انتهای این مقاله، یک کتاب به شما معرفی شده است که به صورت رایگان دانلود میکنید. این کتاب راهنمای شما در یادگیری زبان انگلیسی خواهد بود.
۴. چون از سطح زبان خود تصور غلط داریم
وقتی تصور درستی از سطح زبان انگلیسی خود نداریم، به همان نسبت کلاسها و منابع یادگیری خود را هم غلط انتخاب میکنیم.
در آموزشگاههای زبان متداول است که برای منافع اقتصادی، زبانآموزان با سطحهای مختلف را داخل یک کلاس قرار میدهند.
گاهی ممکن است خود ما، به دلیل تصور غلطی که از سطح زبان خود داریم، کتاب یا منبع نامناسبی را انتخاب کنیم.
همین اشتباه باعث میشود یادگیری زبان در مسیر درست پیش نرود.
اینکه در سطحی پایینتر از سطح واقعی خود کار کنیم، یا اینکه منابع و کلاسهایی که خیلی از سطح ما بالاتر هستند را برگزینیم، هر دو باعث اتلاف وقت خواهد شد. تعیین سطح غلط و استفاده از منابع نامناسب خودش به اندازه تمام دلایل دیگر اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیرم اهمیت دارد.
بهترین سطح برای هر کسی سطحی است که کمی چالش برانگیز باشد.
۵. چون خود را زیر کتابها و منابع زیادی غرق میکنیم
این یک مورد را همۀ ما تجربه کردهایم.
زمانی که دانشجوی لیسانس بودم حرص زیادی برای یادگیری داشتم. بنابراین چهار یا پنج کتاب مختلف را برای هر درس به صورت موازی میخواندم. این مسأله سرعت یادگیری مرا کند کرده بود. از یکی از اساتید پرسیدم چه باید بکنم؟ ایشان یک توصیه خیلی ساده به من کرد: یک ده آباد به از صد شهر خراب.
از وقتی که برای یادگیری هر چیزی روی یک کتاب تمرکز میکنم و آن را دقیقتر و بهتر میخوانم نتیجۀ خیلی بهتری از کارم گرفتهام.
به تعداد کتابهایی که دارید توجه کنید. چند بار در کلاسهای مختلف شرکت کردهاید؟ فیلمهایی دانلود کردهاید چندتاست؟ چند کانالهای تلگرام و یوتیوب عضو شدهاید؟ ولی خوب چه فایده؟
بیشتر به نظر میرسد داریم با این همه پراکنده کاری، وقتمان را تلف میکنیم.
یک ده آباد به از صد شهر خراب
چرا ما خودمان را زیر این همه منابع غرق میکنیم؟
فقط دو حالت ممکن وجود دارد:
- روش یادگیری ما نادرست است و به جای اصلاح روش یادگیری خودمان، کتابها و کلاسهایمان را عوض میکنیم.
- منبع مناسبی که نیاز آموزشی ما را برآورده کند نیافتهایم.
طبق تجربهی خود من همیشه ترکیبی از هر دو مورد بالا رخ میدهد. یعنی هم اینکه روش یادگیری ما درست نیست. هم اینکه منابع مناسب خود را پیدا نکردهایم. بنابراین مرتب از این شاخه به آن شاخه میپریم.
۶. چون فریب منابع رایگان یا یوتیوب و … را میخوریم
نه فقط در ایران، بلکه در هر جای دیگری از دنیا هم، عدهای هستند که فکر میکنند آموزش باید رایگان باشد و پول پرداخت کردن در ازای آموزش کاری اشتباه است.
افرادی که برای هر چیز ناچیزی ممکن است پول زیادی بپردازند، به آموزش که میرسند فکر میکنند پول پرداخت کردن برای منابع آموزشی اشتباه است.
هزینه مانیکور و یا پدیکور، ممکن از هزینه یک ترم کلاس زبان در ایران بیشتر باشد. اگر فقط یکی از دوستانتان را به پیتزا دعوت کنید، هزینهی آن از خیلی از فیلمهای آموزشی بیشتر خواهد شد.
در مورد آموزشهای رایگان باید یک نکته را مد نظر داشته باشید. افرادی که در جایی مانند یوتیوب یا اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی اقدام به انتشار آموزش رایگان میکنند چند هدف ساده بیشتر ندارند:
- میخواهند زمینه را برای تبلیغات بر روی کانال خود فراهم کنند. در نتیجه برای این افراد بازدید زیاد از هر چیز دیگری مهمتر است. بنابراین ممکن است به جای تولید آموزشهای با کیفیت که وقت خیلی زیادی از فرد را میگیرد، به تولید ویدئوی بپردازد که فقط جنبه سرگرمی دارد.
- بعضی از افراد قسمت کمی از آموزشهای خود را بر روی یوتیوب، اینستاگرام یا آپارت قرار میدهند تا خود را به دیگران معرفی کنند. لذا هدف این است که شما را با کلاسهای خصوصی یا گروهی خود و یا با محصولات دیگر خود آشنا کنند.
حالا اگر شما فقط به همان میزان آموزش رایگان ارائه شده بسنده کنید، همیشه در یک سطح ابتدایی باقی خواهید ماند. اگر کسی آموزشدهندۀ خوبی است چرا با او کلاس نمیگیرید؟ اگر فیلمهای آموزشی خوبی بر روی آپارات هست چرا کل مجموعه را از فرد تولید کننده خریداری نمیکنید؟
آموزش باید منسجم و هدفمند باشد تا به نتیجه برسد.
آموزش زبان انگلیسی زمانی کامل خواهد شد که چند بعدی باشد. یعنی یادداشت برداری، خواندن متون مختلف، گوش دادن به فایلهای صوتی، تکرار آنچه میخوانیم یا میشنویم با صدای بلند، نوشتن روزی حداقل یک جمله، صحبت کردن و … از زبانآموز خواسته شود.
در حالیکه زل زدن به یک فیلم در یوتیوب یا یک اپلیکیشن روی گوشی، بیشتر سرگرم کننده است تا آموزنده.
۷. چون فکر میکنیم که باید پول زیادی خرج کنیم
وقتی زمان نسبتاً زیادی را صرف آموزشهای پراکنده و رایگان که اغلب سطحی و گاهی توأم با غلط هستند کردیم، خسته و مستأصل به این فکر میافتیم که لابد آموزش با کیفیت، لزوماً گران است. در نتیجه این بار سراغ کلاسهایی میرویم که ممکن است هزینهی هر جلسۀ آن ۴۰۰ هزارتومان و بلکه بیشتر باشد.
در این حالت هم، هدفگذاری ما به نتیجه نمیرسد. چون فکر میکنیم گران بودن آموزش ما را به نتیجه میرساند.
همانطور که گفتم:
- ابتدا باید سطح درست خود را بشناسیم.
- رفتارهای درست یادگیری را در خودمان به وجود بیاوریم.
- منابع مناسب را تهیه کنیم.
- زمانبندی منطقی و درستی متناسب با وقت و سطح خودمان داشته باشیم.
- عمل کنیم! حرف بزنیم. با صدای بلند تکرار کنیم. متن بخوانیم. بنویسیم. فایل صوتی گوش کنیم و …
درست است که طی تمام مراحل این الگوریتم ۵ مرحلهای رایگان نخواهد بود! اما دلیلی هم ندارد که پروسۀ یادگیری شما چند ده میلیون تومان هزینه و سه یا چهار سال زمان ببرد.
آزمون آیلتس را در نظر بگیرید. هزینهی ثبتنام آن چیزی حدود ۲۵۰ دلار آمریکا است. اگر دفعه اول نمره نیاورید باید یک بار دیگر در آن شرکت کنید. و اگر بار دوم نمره نیاورید …
بنابراین بهتر است منابع را با دقت انتخاب کنیم. و از طرفی رفتارهای یادگیری خود را اصلاح کنیم. و کاری کنیم که همان نوبت اول آیلتس را نمره خوبی کسب کنیم.
۸. چون تصور غلطی از نقش معلم و کلاس داریم
یکی از دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم همین است که بعضی از ما فکر میکنیم همین که کلاس میرویم و مُدرسی چیزهایی سر کلاس مطرح میکند، بعد از مدتی باید خواهناخواه در زبان انگلیسی پیشرفت کنیم.
یادگیری انگلیسی خُمرۀ رنگرزی نیست که به آن وارد شویم و در کسری از ثانیه رنگمان عوض شود!
بیرون از کلاس، باید وقتی برای تمرین اختصاص داد. هر چقدر هم وقت نداشته باشیم باز هم باید وقتی برای کار در بیرون از کلاس باز گذاشت.
یادگیری زبان انگلیسی با یادگیری خیلی چیزهای دیگر فرق را دارد. به خاطر اینکه برای خیلی درسها و مباحث اینگونه است که با حضور در کلاس و گوش دادن به صحبتهای مدرس (که به زبان فارسی درس میدهد) خیلی چیزها را یادمیگیریم. ولی در مورد انگلیسی اینطور نیست.
هرچقدر هم برای معلم و کلاس نقش بالایی قائل باشیم، درنهایت یادگیری زبان یک فرایند خودآموز است و ۶۰ درصد آن بر دوش ماست.
۹. چون روش ما «همه چیز رو تو به من بگو» است
از همه بدتر همین مورد است. زبانآموزان انتظار دارند همه چیز را از زبان مدرس بشنوند. حتی معانی لغات را از مدرس میپرسند.
معمولاً انتظار ما از یک کلاس خوب این است که معنی تمام جملات، اصطلاحات، ضربالمثلها، لغتها و همه و همه به ما گفته شود.
این روش در یادگیری زبان انگلیسی تأثیر منفی دارد.
سعی کنید جستجوگر باشید. چیزهایی را که خودمان طی یادگیری «کشف» میکنیم، خیلی بهتر در ذهن ما میمانند تا چیزهایی که کسی به ما گفته باشد.
مثل زمانی که اصطلاحی را برای اولین بار در فیلمی میشنویم و برای فهمیدن معنای آن در اینترنت جستجو میکنیم. چنین اصطلاحی همیشه در یاد ما میماند. چه بسا با هیجان آن را برای دیگران تعریف کنیم.
یکی از مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم همین است که تنبل و واداده هستیم.
۱۰. چون لغت را جدا از جمله یاد میگیریم
جدا کردن لغت از متن خیلی اشتباه است. خیلی از ما وقتی متنی را میخوانیم به محض اینکه به اولین جمله یا لغتی رسیدیم که معنای آن را درک نمیکنیم، دچار ترس و عدم اعتماد به نفس میشویم.
همزمان این تصور در ما شکل میگیرد که هر زبان مجموعهای از لغتها و اصطلاحات است، اگر برویم و ابتدا آن لغتها و اصطلاحات را جداگانه یادبگیریم لابد دیگر مشکلی نخواهیم داشت. این تصور البته که اشتباه است.
روش آموزش دادن لغت خارج از متن، یک روش قدیمی آموزش زبان است. کتابهای لغت (موسوم به Vocabulary) یا ابزارهایی مانند جعبه لایتنر سالهاست که منسوخ شدهاند. (ولی در ایران بازار سودآوری دارند!)
بهترین روش یادگیری لغت این است که آن را داخل متن بیاموزیم. فقط یک نکته، آموزش خود را باید از متنها چند خطی شروع کنیم و یواش یواش متنها رو طولانیتر کنیم.
در همین زمینه: بهترین روش یادگیری لغت در انگلیسی
۱۱. چون زیر هر لغت معنی آن را مینویسیم
وقتی معنی یک لغت را زیر آن یا در همان صفحۀ کتاب مینویسیم، از حافظۀ خود کار نمیکشیم. بلکه بهتر است بگوییم داریم نقاشی میکشیم! چون که چشم همیشه کلمۀ book و کلمۀ کتاب را کنار هم میبیند. ولی در ذهن هیچ اثری ایجاد نشده است.
یک دفتر لغت و اصطلاحات جدا داشته باشید و هر چیز جدیدی را که میآموزید همانجا بنویسید. این کار هم به روند یادگیری شما نظم میدهد و هم اینکه باعث یادگیری عمیقتر میشود
۱۲. چون اصطلاحات را خارج از مکالمه حفظ میکنیم
این مورد هم مشابه مورد قبلی است. همانطور که هر لغت داخل متن معنا دارد. هر اصطلاح هم داخل یک مکالمه روح میگیرد.
Collocation گروهی از لغتها و اصطلاحات هستند که معمولاً کنار هم میآیند و در کنار هم یک معنای خاص را به وجود میآورند. جدا کردن لغت و یا جمله از متن، باعث میشود Collocation را یادنگیریم.
خلاصه مطلب اینکه: برای آموختن معنا، مفهوم و کاربرد هر اصطلاح باید آن را داخل یک مکالمه آموخت.
۱۳. چون فکر میکنیم زبان یعنی حفظ کردن
یادگیری یک زبان اصلاً به معنای حفظ کردن نیست. نه با حفظ کردن لغت و نه با حفظ کردن مکالمهها و نه با حفظ کردن هیچ چیزی دیگری، ما هیچ وقت به خوبی زبان را یاد نخواهیم گرفت. بلکه بعد از مدتی خسته شده و آن را رها میکنیم.
دیدهاید که بعضی وقتها حتی بعد از چند سال، سطح زبان ما کوچکترین تغییری نمیکند؟
زبان یک عادت است. و راه ایجاد یک عادت، تکرار است. باید آنقدر چیزی را تکرار کنیم تا ملکۀ ذهن شود. بنابراین باید روش حفظ کردن را کنار بگذاریم.
فرق این دو حالت این است که مثلاً شما برای یادگیری معنای کلمه distinguish معنای فارسی آن را روبهرویش نمینویسید و صد بار تکرار نمیکنید تا حفظ شوید. بلکه با خواندن متنهای بیشتر و بیشتر، این لغت را در صد جملۀ متفاوت میبینید. در این حالت، هم اینکه معنای لغت برای همیشه در ذهن شما میماند و هم اینکه معانی متفاوت آن را خودتان کشف میکنید.
برای یادگیری مکالمه هم همین است. مکالمهها را حفظ نکنید. آنها را تکرار کنید. سعی تعداد زیادی مکالمه را کار کنید. در این حالت مهارت Speaking و Listening شما خیلی زود رشد میکند.
در این روش هم معنای هر چیز را به خاطر سپردهاید و هم اینکه میدانید این کلمه یا عبارت در کجای جمله و به همراه چه عبارتهایی کاربرد دارد.
۱۴. چون روش یادگیری گرامر تحلیلی نیست
روش آموزش گرامر در ایران از دو حالت خارج نیست.
- عدهای تدریس گرامر را به قدری پیچیده میکنند که تبدیل به چیزی غیرقابل درک میشود.
- بعضی هم در مقابل این وضعیت ادعا میکنند که برای یادگیری زبان اصلاً لازم نیست گرامر را یادبگیرم؟!
گروه اول آنقدر حالتهای مختلف و خیالی راجع به هر نکته گرامر میگویند که شما هرگز نمیتوانید با دانش گرامر خود یک جمله انگلیسی درست بنویسید.
روش کار گروه دوم هم این است که شروع به تدریس مکالمه و چیزهایی مانند آن میکنند ولی مرتب لابهلای آن نکات گرامری را هم آموزش میدهند. که این داخل هم گفتن مطالب باعث سرگشتگی بیشتر میشود.
برای گرفتن دو خرگوش هر بار دنبال یکی بدوید
همین که قسمتهای کاربردی گرامر را بیاموزیم کافیست. آن هم البته با تحلیل این نکته که کدام ساختار فارسی معادل کدام ساختار انگلیسی است. در نتیجه خیلی زود فکر کردن به انگلیسی را خواهیم آموخت.
در همین زمینه: بهترین روش یادگیری گرامر چیست؟
۱۵. چون هر روز زمانی برای خواندن متنهای انگلیسی و شنیدن اختصاص نمیدهیم
جدای از زمانی که برای یادگیری زبان انگلیسی میگذاریم. باید زمانی را هم برای گوش دادن پادکستها و خواندن متون انگلیسی بگذاریم.
دو گروه زیر باید به این نکته توجه ویژه داشته باشند:
- بعضی به اشتباه فکر میکنند که صرف خواندن مقالهها و وبلاگهای انگلیسی یا گوش دادن به انواع پادکستهای انگلیسی مساوی است با یادگیری.
- بعضی هم اینگونه فکر میکنند که تا انگلیسی یادنگرفتهاند نباید شراغ چنین چیزهایی برویم.
یادگیری یک چیز است و در مقابل، توسعهی مهارتها و تعمیق آموختهها چیز دیگری است.
باید هم منابع یادگیری خوبی داشته باشیم و هم در طول روز زمانی را به گوش سپردن به پادکستهای انگلیسی و خواندن مقالهها و وبلاگهای زبان اصلی اختصاص دهیم.
۱۶. چون نوشتن روزانه نداریم
چرا روزی حداقل یک جمله انگلیسی نمینویسید؟ از چه میترسید؟ منتظر چه هستید؟ یادگیری نقطهای خاص در جایی دور از ما نیست که روزی به آن برسیم.
یادگیری همین رفتارهای روزانۀ ماست. اگر روزی یک جمله بنوسید و یواش یواش تعداد جملات را بیشتر کنید روزی میرسد که میتوانید چند پاراگراف را راحت بنویسید.
مدول رایتینگ آزمون آیلتس دو قسمت دارد: قسمت اول یک نوشته ۱۵۰ کلمهای و قسمت دوم یک نوشتهی ۲۵۰ کلمهای.
هر دو این دو نوشته روی هم ۵۰۰ کلمه هم نمیشوند. ۵۰۰ کلمه یعنی یک برگه A4. (و همین را هم خیلیها نمیتوانند انجام دهند، چرا؟)
با روزی نوشتن یک جمله و اندک اندک بیشتر کردن آن، بعد از مدتی هم مهارت نوشتاری شما تقویت میشود و هم بقیۀ مهارتهای شما رشد خواهند کرد.
این نوشتن میتواند حتی یک جمله ساده مثل این باشد:
I want to start reading a book tomorrow. The name of the book is gone with wind.
ساختار این جمله خیلی ساده است. در واقع دو جمله داریم که به صورت یک جمله ترکیبی قابل بیان هستند. ولی خوب چه فرقی دارد. ما فعلاً از نوشتن چنین جملاتی شروع میکنیم.
در زمینۀ آیلتس میتوانید این مقاله را بخوانید: همه چیز دربارۀ آیلتس
۱۷. چون از فک و دهان خود استفاده نمیکنیم
زمانی سالهای ۸۰ تا ۸۲ من کلاس زبان انگلیسی میرفتم. برای چند ترم که کلاسهای ترمیک interchange را شرکت کردم، به دلیل اینکه سطح زبانم متوسط به بالا بود درخواست کردم تا مدیر مؤسسه با ثبتنام من در کلاسهای فشردهی تافل موافقت کند.
ایشان با مدرس دوره که پیرمردی کهنهکار بود و بعد از بیست سال زندگی در آمریکا به ایران برگشته بود صحبت کرد. ایشان هم از من آزمون تعیین سطحی گرفت و با شرکت من موافقت کرد.
آن زمان آزمون آیلتس مثل الان متداول نشده بود و مؤسسات روی تافل مانور میدادند. هرچند که هر دو آزمون خیلی شبیه به هم هستند و در اصل ماجرا فرقی وجود ندارد.
درسی که از آن کلاس تافل گرفتم چه بوده است؟
من در کلاسهای آمادگی تافل (و هم در کلاسهای ترمیک) فهمیدم یک عامل بیشترین تأثیر را روی یادگیری زبان دارد: کسانی که مرتب در حال فک زدن هستند و وارد هر بحثی در کلاس میشوند و بیرون از کلاس هم جملاتی که میخوانند و میشنوند را با صدای بلند تکرار میکنند، خیلی سریعتر بر زبان انگلیسی مسلط شدند.
در همین زمینه: داستان یادگیری من
میگویم فک زدن! چون واقعاً باید اینقدر از فک و دهان خود استفاده کنید که کار از صحبت کردن و زیاد صحبت کردن بگذرد. برای اینکه بدانید این کار چقدر مهم است باید بگویم در این صورت سرعت یادگیری شما به راحتی سه برابر بیشتر میشود.
و باز باید بگویم که فقط سه ماه لازم است این تمرین را انجام دهید تا ببینید که چقدر سریع زبان انگلیسی شما رشد خیلی خوبی میکند.
افرادی که ساکت هستند، و به قول آن مدرس تافل، توی دهانشان چسپ ریختهاند، یا خیلی دیر زبان یادمیگیرند و آن هم سطحی. یا هیچ وقت پیشرفت خاصی حاصل نمیکنند.
آدم ساکت که از حرف زدن بترسد یا خجالت بکشد زبان یاد نمیگیرد. یکی از دلایل مهمی که چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم همین ساکت بودن است. اگر در جمع حرف نمیزنید، در منزل متون انگلیسی را با صدای بلند بخوانید.
۱۸. چون اشتباهات زیادی در ذهن ما فسیل شده است
فسیل شدن اشتباهات یک سد بزرگ در یادگیری درست زبان انگلیسی است. چیزی که ما را از دست یافتن به سطوح بالای متوسط باز میدارد هم همین فسیل شدن اشتباهات در ذهن است.
این پدیده چه زمانی اتفاق میافتد؟ خیلی ساده زمانی این اتفاق رخ میدهد که ما یادگیری زبان انگلیسی را یک بعدی پیش میبریم.
مثلاً تکیۀ خود را روی منابع شنیداری و گفتاری میگذاریم. ولی برای خواندن و نوشتن وقت نمیگذاریم. در این صورت دیکتههای غلط، ساختارهای غلط در جملهنویسی، صفت و موصوف غلط و … در ذهن فسیل میشوند.
یا وقت خود را روی منابع کتبی میگذاریم و انرژی خود را صرف یادگیری گرامر و گسترش دایرۀ لغت میکنیم. ولی به بقیۀ ابعاد یادگیری زبان توجه نمیکنیم. در اینصورت تلفظهای غلط، الگوهای غلط مکالمه (که با الگوهای نوشتاری خیلی متفاوت است) و .. در ذهن جا میافتد.
باید هر چهار بعد زبان را با هم پیش برد که شامل Speaking, Listening, Writing, Reading هستند.
همچنین یادگیری اصولی گرامر (اصولی یعنی توأم با حل تمرین) را در ابتدای کار مد نظر داشت.
مدرس تافلی که داستانش را برایتان گفتم، یکی از شرطهایی برای شرکت در کلاس تافل داشت این بود که هرگز نگویی این را بلدم، آن یکی آسان است و … از ما انتظار داشت که ذهن خود را پاک کرده و مانند فردی که هیچ چیزی بلد نیست با کمال تواضع و نهایت توجه در کلاس شرکت کنیم.
کسی که هیچ چیزی نمیداند زودتر یادمیگیرد تا کسی که همه چیز را نصفه و نیمه میداند.
۱۹. چون از انگلیسی استفاده نمیکنیم
در کنار وقتی که برای یادگیری انگلیسی میگذاریم، بهتر است بقیه روز را هم به انگلیسی توجه کنیم.
اگر میخواهید جواب سؤالی را در گوگل بیابید، سعی کنید آن را انگلیسی تایپ کنید.
مثلاً: طرز تهیه کیک شکلاتی را بنویسید:
How to make a chocolate cake
زبان گوشی خود را انگلیسی کنید. فیلمهایی را که برای تفریح و سرگرمی هم میبینید بدون زیرنویس ببینید. سعی کنید در شبکههای اجتماعی خود به انگلیسی بنویسید. افراد انگلیسی زبان را فالو کنید و مطالب آنها را بخوانید. پادکستهای انگلیسی گوش کنید. فردی را بیابید که دوست داشته باشد مثل شما انگلیسی یادبگیرید و با او چت کنید یا حضوری با هم انگلیسی صحبت کنید.
انجام چنین کارهایی در کنار یادگیری درست گرامر و مهارتهای چهارگانه باعث میشود بین سه ماه تا یک سال پروندۀ زبان انگلیسی را ببندید و کنار بگذارید.
۲۰. چون فارسی را بلد نیستیم!
بله خیلی از ما فارسی را هم به درستی بلد نیستیم. حالا این بلد نبودن فارسی یعنی چی؟
اگر جواب شما به تمام این سؤالات مثبت است، در این صورت شما مشکلی با قضیه ندارید.
ولی اگر حتی یک جواب شما منفی است، در اینصورت باید روی مهارتهای خود در زبان مادری کار کنید.
سؤالها:
- آیا میتوانید بعد از گوش کردن به یک سخنرانی نیم ساعته یا نهایت ۱.۵ ساعته فارسی، مهمترین نکات آن را خلاصه برداری کنید؟
- آیا وقتی کتابی را میخوانید، بعد از خواندن مثلاً ۵ صفحه هنوز تمرکز و قدرت توجه شما به قوت خود باقی است؟
- آیا وقتی متنی رسمی یا درسی را میخوانید برای فهم کامل آن مستقل هستید و نیازی به توضیحات فرد دیگری به زبان کوچه بازرای ندارید؟
- آیا میتوانید در یک جمع رسمی راجع به موضوعی صحبت کنید و از کلمات و جملات درست استفاده کنید؟
- آیا میتوانید یک نامه اداری بنویسید؟
- آیا میتوانید یک نوشته در حد نوشتههای یک وبلاگ یا روزنامه را با لحن رسمی بنویسید و موضوعی را به روشنی شرح دهید؟
اگر جوابهای شما منفی است اصلاً نباید نگران باشید. فقط کافیست مدتی را روی خواندن و نوشتن وقت بگذارید. چگونه؟
این دو فعالیت را پیش بگیرید:
- نوشتن خاطرات روزانه خود را با لحن رسمی شروع کنید و سعی کنید شفاف و ساده بنویسید.
- کتابهای داستانی و غیرداستانی بخوانید و سعی کنید مطلب را بدون کمک دیگران درک کنید.
همین دو تمرین، ذهن شما را ورزیده میکند.
دوستی داشتم که پایاننامۀ فوق لیسانس خود را روی رابطه بین مهارتهای یک فرد در زبان مادری و مهارتهای زبان جدیدی که میآموزد نوشت.
نتیجهی این پایاننامه این بود: فرد هر مهارت زبان جدید را نهایتاً در حد همان مهارت در زبان مادری میآموزد نه بهتر از آن.
یعنی اگر در زبان مادری آدم سخنوری نیستید در زبان مقصد هم سخنور خوبی نخواهید بود.
اگر در زبان مادری کتابخوان خوبی نیستید یا دستی به نوشتن ندارید در زبان مقصد هم در مهارت نوشتن و خواندن کار خاصی از پیش نخواهید برد.
همچنین افرادی که در زندگی روزمره خود حوصله گوش کردن به دیگران را ندارند و مرتب حرف دیگران را قطع میکنند، یا یک مکالمه طولانی را به درستی درک نمیکنند و مرتب باید مطالب را برای آنها تکرار کرد، طبیعتاً در زبان مقصد هم به جای خاصی در مهارت شنیداری نخواهند رسید.
و مورد آخر
۲۱. چون از ژست زبانآموز خارج نمیشویم
شما از روزی که یادگیری زبان انگلیسی را شروع میکنید، نهایتاً تا زمانی که سطح B2 دارید زبانآموز هستید و به معلم و کلاس نیاز دارید. کتابهایی مانند American English File و مانند این را که Course Book نامیده میشوند به منابع آموزشی تجاری معروفند (Commercial). به این معنا که اهداف تجاری پشت نوشتن و انتشار آنها نهفته است. این منابع تا جایی یاری دهندۀ خوبی خواهند بود ولی از جایی به بعد باعث در جا زدن شما خواهند شد. همچنین هر کتابی که روی جلد آن نوشته شده است IELTS لزوماً کتاب خوبی برای آماده شدن برای آزمون آیلتس نیست! به متنهایی که برای آموزش زبان نوشته نشدهاند ولی به زبان انگلیسی هستند Authentic Texts میگویند. یعنی متونی که برای خود انگلیسی زبانها نوشته شدهاند.
زمانی که سطح شما به B2 رسید باید ژست دانشآموز و بچه محصل را رها کنید و از این آموزشگاه به آن آموزشگاه رفتن را کنار بگذارید. به جای این نوع کتابها، سراغ Authentic Texts بروید.
- کتابهای رمان (به همراه CD) بخوانید.
- فیلمها و مستندهای زبان اصلی را بدون زیرنویس ببینید.
- با افراد بومی (native) چت کنید.
- وبلاگهای انگلیسی بخوانید و زیر پستهای آنها کامنت بگذارید.
- به سایت روزنامههایی مانند نیویورک تایمز و چیزهایی مانند آن بروید.
- متنهای انگلیسی را با صدای بلند بخوانید.
- صدای خود را ضبط کنید و با فایل صوتی اورجینال مقایسه کنید.
- به انگلیسی بخوانید، بنویسید، حرف بزنید و بشنوید. به یک معنا به انگلیسی زندگی کنید.
مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم را برشمریدم
حالا میتوانید متن را یک بار دیگر مرور کرده و مواردی که برای شما صدق میکند را یادداشت کنید. برای رفع آنها برنامهریزی کنید. اگر نیاز به راهنمایی دارید از طریق ایمیل زیر سؤالات خود را مطرح کنید.
diranlou.online@gmail.com
پیروز و پاینده باشید.
سرفصلهای کتاب راهنمای جامع یادگیری زبان انگلیسی
- بخش اول: مهمترین دلایل اینکه چرا زبان انگلیسی یاد نمیگیریم.
- بخش دوم: زمان لازم برای یادگیری زبان انگلیسی. استاندارد CEFR چیست؟
- بخش سوم: مراحل سهگانه یادگیری زبان انگلیسی
- بخش چهارم: بهترین روش یادگیری گرامر چیست؟
- بخش پنجم: یادگیری لغت در انگلیسی
- بخش ششم: روش درست استفاده از دیکشنری
- بخش هفتم: تقویت مهارت Reading
- بخش هشتم: تقویت مهارت Listening
- بخش نهم: تقویت مهارت Speaking
- بخش دهم: بهترین لهجه برای یادگیری انگلیسی
- بخش یازدهم: تقویت مهارت Writing
- بخش دوازدهم: یادگیری زبان در محیط، آری یا خیر؟
- بخش سیزدهم: داستان یادگیری من: چگونه زبان فرانسه و انگلیسی را به طور خودآموز یادگرفتم.
- بخش چهاردهم: روش درست یادگیری زبان و معرفی منابع یادگیری خودآموز از مقدماتی تا پیشرفته
برای اطلاع از جدیدترین مقالهها، فیلمها و همچنین کدهای تخفیف در خبرنامۀ سایت ثبتنام کنید.
خیلی خوب و جامع بود
سلام من هرچی کلاس میرم یا نمیگیرم زبانم بسیارضعیفه گرامریادنمیگیرم حتی روخوانی مشکل دارم
it’s so good issue
سلام ارجمند
مقاله ی شما افق دید گسترده ای به من بخشید
بابت این بخشندگی و جامع بودن از شما کمال تشکر را دارم
به نظر شما بودن در محیط باعث نمیشه بهتر زبان یادبگیریم. من قصد دارم ویزای زبان بگیرم نظرتون چیه؟
من فرانسه بودم و دیدم ایرانیانی که ویزای زبان گرفتن و باز هم نتیجه خاصی نگرفتن. دلیلش رو توی این مقاله توضیح دادم. لطفاً قبل از هر چیز این مقاله رو بخونید اگر باز هم سؤالی داشتید از من بپرسید:
یادگیری زبان در محیط، آری یا خیر؟
https://diranlou.xyz/%db%8c%d8%a7%d8%af%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%ad%db%8c%d8%b7-%d8%a2%d8%b1%db%8c-%db%8c%d8%a7-%d8%ae%db%8c%d8%b1%d8%9f/
واقعا عالی بود مطالب ، الان که به خودم نگاه میکنم تمام اشتباه هاییکه گفتین رو من انجام دادم و تک تک جمله ها کاملا قابل درک بود برام، مرسی از تمام نکاتی که گفتین، واقعا لطف بزرگی بود
خواهش میکنم. موفق و سربلند باشید
به مظر من باید نقش معلم و آموزشگاه رو هم اضافه کنید. این آموزشگاها و مدرسهایی که من دیدم عامل اصلی زبان یادنگرفتن ما هستن.
اگر این مواردی که گفتم رو در خودمون اصلاح کنیم از یک کلاس متوسط هم چیزهایی زیادی خواهیم آموخت. ولی در نهایت با شما موافقم. شاد و پیروز باشید
خیلی خیلی ممنون از این مقاله.
از وقتی مواردی که گفتید رو پیاده میکنم یادگیریم بهتر شده.
منتظر مقالههای جدیدتون هستم
خوشحالم که این مقاله مفید بوده. شاد و پیروز باشید
سلام من به مدت ۱ سال زبان رفتم معلمی که تدریس میکرد اوایل به قول معروف شل گرفت و بعد چند ترم یهو سخت گرفت . واقعا سطح زبانم خیلی ضعیفه شاید چون این یک سال دچار افسردگی شدم و اصلا با علاقه نمیخوندم . الان هم یه ماهه ول کردم زبان رفتن رو . الان چیکار کنم ؟ تصمیم گرفتم تا ۵ ۶ ماه دیه زبان نرم و کتابارو خوب بخونم و بعد دوباره برم . بنظرتون میتونم بدون معلم و اموزشگاه همون کتاب هارو بخونم ؟
با سلام
من این مقاله رو دو بار خوندم. یک بار فقط خوندم ولی بعد از دو سه روز برگشتم و با یادداشت برداری شروع کردم به خوندن. بعضی از موارد دقیقاً ایرادهای من بود. خیلی ممنون بابت این مقاله عالی. لطفاً بسته گرامر و بقیه آموزشهاتون رو زودتر موجود کنید
چشم به زودی فیلم گرامر روی سایت قرار میگیره. برای اطلاع دقیق از زمانش میتونید در خبرنامه سایت ثبت نام کنید.
سلام و وقت بخیر..
مطالبتون فق العاده بود.ممنون از شما
خوشحالم که مطالب برای شما مفید بوده. موفق و سربلند باشید